گلن استوت در تاريخ خود در مورد يانكي ها مي نويسد كه "روت نيويورك مجسم بود - ناپاك و خام ، پر زرق و برق و پر زرق و برق ، بسيار بزرگ ، خارج از مقياس و كاملاً قابل توقف".
در طول زندگي خود ، روت به نمادي از ايالات متحده تبديل شد. در خلال جنگ جهاني دوم ، سربازان ژاپني براي عصبانيت سربازان آمريكايي به انگليسي فرياد مي زدند: "به جهنم با بيب روت". روت پاسخ داد كه اميدوار است "هر جاپ كه نام مرا ذكر كند تيراندازي كند". كريمر ضبط كرد كه "بيب روت از ورزش فراتر رفت و از مرزهاي مصنوعي خطوط پايه و حصارهاي خارج از خانه و صفحات ورزشي فراتر رفت". واگنهايم اظهار داشت: "او به يك تهديد ريشه دار آمريكايي براي رسيدن به نقطه اوج نهايي متوسل شد: تميز ، سريع و غيرقابل بحث". به گفته گلن استوت ، "خانه هاي روت عالي بودند ، تجربيات نشاط آور كه براي طرفداران بيش از هر دوشي كه داشتند معني داشت. مسئوليت اين كارها بود. يك مسابقه خانگي بابي روت براي خودش يك واقعه بود ، به اين معني كه هر چيزي ممكن است. "
اگرچه روت فقط يك ضربه گير قدرت نبود - او بهترين ضربه گير يانكي ها بود و يك بازيكن برجسته عالي بود تمايل روت به ضربه زدن به خانه باعث تغيير نحوه بازي بيس بال شد. قبل از سال 1920 ، دويدن در خانه غيرمعمول بود و مديران سعي مي كردند با بدست آوردن يك دونده در پايگاه و آوردن او براي رسيدن به امتياز از طريق ابزارهاي دزديده شده ، ربودن و ضربه و اجرا ، برنده بازي باشند. طرفداران آنچه كه "داخل بيس بال" ناميده مي شد ، مانند مدير غول هاي مك گراو ، اجراي خانگي را دوست نداشتند ، زيرا آن را نقطه خلوص بازي مي دانستند.